عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ :
بازدید : 804
نویسنده : نوری

به غضنفر میگن: چرا همش داری دور میدوون با ماشینت میچرخی؟می گه: راهنمام گیر كرده!!

به غضنفر می گن تا حالا گول خوردی؟ میگه آدم كه گول نمی خوره! گول آدمو می خوره!

غضنفررفته بوده چتربازی. موقع پرش از هواپیما، فرمانده بهش می گه: وقتی پریدی بیرون دكمه سبز می زنی چترت باز میشه، یك درصد اگر باز نشد، دگمه قرمز رو می زنی كه حتما چترت باز می شه. بعد وقتی رسیدی پایین یك جیپ هم پایین منتظرته كه می بردت پادگان. حالا بپر.
غضنفر می پره، دگمه سبز رو میزنه چتر باز نمی شه، دگمه قرمز رو میزنه چتر باز نمی شه، می گه اگه شانس ماست، حالا اگر برسیم پایین جیپه هم رفته

از غضنفر می پرسن كه برای بستن یه لامپ به چند نفر احتیاجه می گه 3 نفر می گن چرا 3 نفر ؟ میگه: یه نفر میره بالا نردبون ، لامپ رو میگیره .. دو نفر هم از پایین، نردبون رو میچرخوونن

 

 

زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                             زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                                 زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com


تاریخ :
بازدید : 718
نویسنده : نوری

شما به عنوان یک مرد با دختری آشنا می شوید که به نظرتان همان فرد رویاهایتان است. حالتان با او خوب است و برای خوشحال کردنش هر کاری از دستتان بر می آید، انجام می دهید

اما به مرور زمان احساس می کنید این کارهای شما به نوعی وظیفه تبدیل شده است و او مدام از شما انتظارات بیشتری دارد. این توقع برایتان خوشایند نیست و همچون بندی برگردن خود می دانید آن را. این جا است که باید به این فکر چطور می توان هم به طرف مقابل محبت و همچنان آزادی و خوشحالی خود را نیز حفظ کرد؟

برخی از رفتارهای این زن ها به معنای واقعی آزاردهنده است. برای اینکه خود را قربانی خوشحالی او نکنید، اما در عین حال عشق و توجه موردنیازش را به او بدهید، ادامه مطلب را مطالعه کنید.

 

1. همیشه مهربان باشید اما اجازه ندهید همچون پادری با شما رفتار شود
در یک رابطه صحیح و سالم هر دو طرف – زن و مرد – باید 100 درصد دهنده باشند. یعنی شما 100 درصد توجه و عشق و علاقه خود را به طرف بدهید و همین ها را به طور کامل و 100 درصد دریافت کنید. وقتی شما به عنوان مرد همیشه و در همه حالت نقش دهنده دارید و خانم فقط گیرنده و مصرف کننده است، شما بیشتر از اینکه نامزد یا دوست او باشید نقش خدمتگزار استخدامی او را دارید. باید در حالی که احترام و مهربانی خود را حفظ می کنید، ببینید آیا او نیز همین الطاف را به شما دارد؟ دربست در اختیار کسی بودن به معنای دوست داشتن نیست.

 

 

 

زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                             زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                                 زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com


تاریخ :
بازدید : 711
نویسنده : نوری

 


در اقیانوس اطلس، منطقه شگفت انگیزی وجود دارد که تاکنون، تعداد زیادی از هواپیماها و کشتی ها، بی آنکه نشانه ای از خود برجای گذارند، به طرز اسرارآمیزی در آنجا ناپدید شده اند.
در بیشتر اتفاقات مثلث برمودا ، اکثر هواپیماها در حالی ناپدید شده‌اند که تماس رادیویی خود را با ایستگاههای مبدا و مقصدشان تا آخرین لحظه حفظ کرده‌اند و یا برخی دیگر در لحظات آخر پیامهای غیر عادی مخابره کرده‌اند که حاکی از عدم کنترل آنان بر روی ....

 

 

 

زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                             زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                                 زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com


تاریخ :
بازدید : 697
نویسنده : نوری

web counter

 

 

زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                             زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                                 زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com


تاریخ :
بازدید : 2443
نویسنده : نوری
طوطی 98 ساله ،سخنگو ترین طوطی جهان ، عکس ::: کاسکو یا طوطی خاکستری افریقایی که مشاهده می کنید بین 60 تا 98 سال عمر کرده و سخنگوترین طوطی جهان محسوب می شود.

کاسکو یا طوطی خاکستری افریقایی که مشاهده می کنید بین 60 تا 98 سال عمر کرده و سخنگوترین طوطی جهان محسوب می شود.

دارای هوش سرشار در یادگیری و تقلید صداست و می تواند تا 1500 کلمه را یادگرفته و تقلید صدا کند.

تقلید صدای مرد و زن، تقلید صدای زنگ خانه و تلفن و ... را به راحتی انجام می دهد.

کاسکو (Psittacus erithacus) پرنده‌ای محبوب در کشورهای اروپایی و بسیاری از کشورهای دیگر جهان است. این پرنده در محیط زیست طبیعی خود خجالتی و ترسو است. طوطی خاکستری آفریقایی یا به تعبیری دیگر کاسکو از سالیان دور به عنوان پرنده اهلی در قصرهای پادشاهان و خانه‌های طبقات مختلف مردم جامعه نگهداری می‌شده‌است و رومیان اولین ملتی در جهان هستند که درباره این پرنده مطالبی نوشته‌اند.

طوطی خاکستری آفریقایی پرنده‌ای تیزپرواز است و پروازی منظم دارد، اما قدرت جهت‌شناسی مناسبی ندارد و نمی‌تواند همانند کبوترها محل زندگی خود را جهت یابی کند و به لانه بازگردد، از این رو پرورش دهندگان این پرنده باید توجه کافی داشته باشند که چنانچه پرنده از محل زندگی خود دور شد، نمی‌تواند به راحتی لانه و کاشانه خود را یافته و بدان بازگردد.

طوطی 98 ساله،طوطی،کاسکو،سخنگو ترین طوطی،طوطی سخنگو،مطالب جالب،عکس طوطی


طوطی 98 ساله،طوطی،کاسکو،سخنگو ترین طوطی،طوطی سخنگو،مطالب جالب،عکس طوطی

 

 

زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                             زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                                 زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com


تاریخ :
بازدید : 565
نویسنده : نوری

alt


رضا عطاران در میدان ضد، خیابان کوشش (یکی از محله های قدیمی مشهد) متولد شده است. او که فرزند سوم خانواده محسوب می شود اصالتا کاخکی بوده و در کودکی مادر خود را بر اثر زلزله ای در کاخک از دست داده است.

آقا رضا که ۲ خواهر بزرگتر و یک برادر کوچکتر از خود دارد در خانواده ای گرم و صمیمی پرورش یافته و در حال حاضر به همراه همسرش در تهران زندگی می کند، بنا به گفته دوستان هم محله ای، رضا عطاران سالی چند بار برای زیارت و دیدن پدر و خانواده اش به مشهد سفر می کند.


او در سال ۱۳۴۷ در مشهد مقدس متولد شده، از ۱۶ سالگی به تئاتر روی آورده است. در این ایمیل به کودکی و دوران طلایی وی در مشهد مقدس و نحوه ورود او به دنیای هنر اشاره ای کرده ایم که امیدواریم مورد پسند شما قرار بگیرد، با ما همراه باشید تا سری به محله کودکی رضا عطاران بزنیم و البته گپی هم با پدر مهربانش، خواهرش و دوستانش زده ایم.


 


کودکی درس خوان، زرنگ و حرف شنو!

پدر مهربانش با کلامی زیبا و دلنشین برای ما تعریف می کند: رضا بسیار باهوش و با استعداد بود، در تمامی دورن تحصیل و مدرسه اش، یک بار ندیده ام که او در خانه درس بخواند و یا مشقی بنویسد، گاهی با عصبانیت به او می گفتم: "پسرجان تو چه جوری فردا می تونی امتحان بدی وقتی هیچی درس نخوندی!"

در جوابم با خونسردی می گفت: بابا جان شما از من نمره خوب می خواهی و من برای شما نمره خوب می آورم، خدا را گواه می گیرم که هر سال هم شاگرد اول می شد و من را رو سفید می کرد. (با خنده)




 

 

زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                             زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                                 زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com


تاریخ :
بازدید : 840
نویسنده : نوری
Victor Nunes یک هنرمند خلاق است که با استفاده از اشیاي روزمره آثار هنری جالبی خلق کرده است. او با در کنار هم قرار دادن این اشیاء و کشیدن چند خط کوچک و ساده نقاشی های جالب و زیبایی بوجود آورده است.
 

 

 

زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                             زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                                 زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com


تاریخ :
بازدید : 712
نویسنده : نوری


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


چای سبز یک نوشیدنی مفید و مصرف آن در کشورهای آسیایی بیشتر است. به طوری که آسیایی ها روزانه حدود ۳ فنجان چای می نوشند. چای سبز موارد استفاده زیادی در درمان برخی بیماری ها دارد و در معالجه برخی عفونت ها و هضم غذا موثر است. خاصیت سفید کننده دارد و اعصاب را تقویت می کند. برای برخی ناراحتی های چشم نیز مفید است. از برگ های چای سبز برای تسکین جای نیش حشرات و آفتاب سوختگی استفاده می شود. همچنین برای معالجه سرطان سینه و ناحیه گردن، سرطان روده بزرگ و راست روده و سرطان تخمدان مفید است.

یكی از عناصر فعال در چای سبز به اندازه آسپیرین از تجمع پلاكتهای خونی جلوگیری می كند كه این اثر جریان خون را بهبود می بخشد. چای سبز از سخت شدن رگها نیز جلوگیری می كند. تحقیقات مردمی نشان می دهد كه در كشورهایی كه مردم هر روز چای سبز مصرف می كنند موارد سرطانی كمتر بوده است، هر چند بین این دو هیچ رابطه علت و معلولی تایید نشده است. اما چای سیاه فاقد خاصیت مشابهی است. در واقع، اگر به مقدار زیادی چای سیاه مصرف كنید، ضریب خطر ابتلا به سرطان راست روده، كیسه صفرا و مخاط رحم را افزایش می دهید.

چای سبز معمولاً برای معالجه بیماریها تجویز می شود. اما مردم در تمام نقاط جهان پی برده اند كه نوشیدن چای سبز بطور روزانه فواید سلامتی زیادی دارد. چای سبز ماده پیشگیری كننده مهمی در قبال سرطان، افزایش چربیهای خون، سفت شدن رگها و حفره های دندان تلقی میشود. این گیاه در قبال اسهال خونی ناشی از باكتری مصونیت ایجاد می كند. چای سبز در رفع پاره ای از عفونتهای قارچی، باكتری و حتی ویروسی (نظیر سرماخوردگی عادی) نیز مفید است.

چای سبز در درمان سرطان پروستات موثر است. سرطان پروستات جزو شایعترین سرطان در مردان است. البته این سرطان را باید با بزرگ شدن خوش خیم پروستات افتراق داد که نیاز به جراحی دارد ولی افراد زیادی مستعد به سرطان پروستات هستند. آخرین تحقیقات نشان می دهد که مواد شیمیایی موسوم به پلی فنون ها که در چای سبز وجود دارد از پیشروی سرطان پروستات می توانند جلوگیری کنند. این تحقیقات فعلا در حد آزمایشگاهی است. تحقیقیات نشان می دهد که عوامل به وجود آورنده سرطان پروستات سالها قبل از به وجود آمدن آن فعال می شوند و مراحل شیمیایی خاصی را سپری می کنند.

به طور کلی سرطان پروستات در سنین بالای ۵۰ بروز می کند ولی می توان از سالها قبل از آن جلوگیری کرد. چای سبز از یک سری تغییرات شیمیایی در سلول های پروستات که باعث می شود به سلول های سرطانی تبدیل شوند جلوگیری می کند. هدف پزشکان ایجاد این تغییرات۲۰ تا ۲۵ سال قبل از بروز سرطان است که می تواند تاثیر زیادی در کاهش میزان آن ایجاد کند.

تفاوت بین چای سبز و سیاه در نحوه عمل آوری آنهاست. برگهای تازه چای كمی بخار داده میشود و سپس به سرعت در چای سبز خشكانده میشود. این عمل از كنش آنزیمها در متلاشی كردن مواد غذایی و مغزی موجود در چای بنام "پلی فنول" كه عناصر ضد سرطانی چای سبز محسوب میشوند، پیشگیری می كند. پلی فنول چای سبز حتی در مقایسه با ویتامین های C و E ضد اكسید كننده بهتری است. چای سبز برای سیستم هاضمه شما نیز مفید است. چای سبز سبب میشود كه روشنتر فكر كنید و حتی قوه بینایی شما را نیز تقویت می كند. این گیاه رگها را تقویت و از تجمع چربیهای زیاد در خون جلوگیری می كند. این گیاه خلط را از گلوی ملتهب پاك و اثر مواد سمی را خنثی می كند. "تانین" موجود در این گیاه می تواند از تداوم اسهال جلوگیری كند. اگر در صدد افزایش میزان تانین در چای هستید، بگذارید بیشتر دم بكشد.


 

 

 

 

زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                             زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                                 زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com


تاریخ :
بازدید : 660
نویسنده : نوری

 

Description:  http://4.bp.blogspot.com/-AwelU-vlNSk/UmnCe1GWPjI/AAAAAAABEYk/HmA3UxuyPyk/s1600/Alison+Jackson-33000lk-++%282%29.jpg
Description: http://1.bp.blogspot.com/-Egf8QEVEaXQ/UmnDCNkQDuI/AAAAAAABEZ8/bMGr_RnignA/s1600/Alison+Jackson-33000lk-++%283%29.jpg
 
Description: http://2.bp.blogspot.com/-_X4UWJ2esKw/UmnDLxkyBGI/AAAAAAABEaU/X3k9JsajdI0/s1600/Alison+Jackson-33000lk-++%284%29.jpg
 
Description: http://2.bp.blogspot.com/-yND6KJb0_2o/UmnDM_ViHLI/AAAAAAABEac/vlmS7KO92F8/s1600/Alison+Jackson-33000lk-++%285%29.jpg
 
Description: http://1.bp.blogspot.com/-rEI_irHvH3E/UmnDOaSdCjI/AAAAAAABEak/3YJ1jX1hx5A/s1600/Alison+Jackson-33000lk-++%286%29.jpg
 
Description: http://3.bp.blogspot.com/-1biiEvw5vdU/UmnDQYeMkXI/AAAAAAABEas/pK2F-Z-JscQ/s1600/Alison+Jackson-33000lk-++%287%29.jpg


 

 

 

 

 

زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                             زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                                 زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com


تاریخ :
بازدید : 735
نویسنده : نوری

اگه بچم ۲ قلو بشه

یکی دختر یکی پسر

اسم دخترمو میزارم بینا 

اسم پسرمم میزارم موسی

بعد موقع شام داد بزنم ...

...

..

.

.

 

بیناموسا شام حاضره !!! :)))

 

 

************************************************************

صبح رفتم از وانتی محلمون نیم کیلو گِل خریدم دیدم عههههه وسطش سبزی هم داره !

 

************************************************************

 

 

ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ : ﭼﺮﺍ ﺳﯿﮕﺎﺭ ﻣﯿﮑﺸﯽ؟ﭘﻮﻟﺘﻮ ﺩﻭﺩ ﻣﯿﮑﻨﯽ!

ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮔﻔﺖ :

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

ﺷﻤﺎ ﭼﺮﺍ ﻏﺬﺍ ﻣﻴﺨﻮﺭﻳﻦ ﭘﻮﻟﺘﻮﻧﻮ ﻋﻦ ﻣﻴﻜﻨﻴﻦ؟ ﺗﺎﺣﺎﻻ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ

ﻗﺎﻧﻊ ﻧﺸﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ

 

************************************************************

 


زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                             زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                                 زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com


تاریخ :
بازدید : 529
نویسنده : نوری
به سلامتي...

* به سلامتي کسي که وقتي بردم گفت :
اون رفيــــــــــــــــــــــــق منه .......
وقتي باختم گفت : من رفيـــــــــــــــــــــــــــقتم ......


*به سلامتي درياچه اورميه...
نه بخاطر اينكه مظلومه فقط به خاطر اينكه هيچ وقتي اجازه نداد كسي توش غرق بشه...


*به سلامتي‌ اون بچه‌اي که شيمي‌ درماني کرده همه ی موهاش ريخته،
به باباش ميگه بابا من الان شدم مثل رونالدو يا روبرتو کارلوس؟
باباش ميگه قربونت برم از همه اونا تو خوش تيپ تري ....


*به سلامتي همه اونايي که خطشون اعتباريه ولي معرفتشون دايميه!{-35-}

*به سلامتي اونايي که به پدر و مادرشون احترام ميذارن و ميدونن تو خونه اي که
بزرگترها کوچک شوند؛ کوچکترها هرگز بزرگ نميشوند .{-35-}

*به سلامتي همه باباهايي که رمز تموم کارتهاي بانکيشون شماره شناسنامشونه...

*به سلامتي مادر که بخاطر ما هيكلش به هم خورد.


*به سلامتي کسي که ديد تو تاکسي بغليش پول نداره
به راننده گفت :پول خورد ندارم مال همه رو حساب کن....!{-35-}


* به سلامتي بيل!
که هرچه ‌قدر بره تو خاک، بازم برّاق‌تر مي‌شه.


* به سلامتي سيم خاردار!
که پشت و رو نداره


* به سلامتي اوني که بي کسه، ولي ناکس نيست


* به سلامتي اوني که باخت تا رفيقش برنده باشه


* به سلامتي آسمون که با اون همه ستاره اش يه ذره ادعا نداره
در حالی که يه سرهنگ با سه تا ستاره اش دهن عالم و آدمو سرويس کرده


*به سلامتی‌ اون پسری که وقتی‌ تو خیابون نگاهش به یه دختر ناز و خوشگل میفته بازم سرشو میندازه پایین و زیر لب میگه: اگه آخرشم باشی‌... انگشت کوچیکهٔ عشقم هم نیستی

                                                  {-35-}{-35-}{-35-}
* به سلامتی اونایی که
چه عشقشون پیششون باشه چه نباشه چشمشون مثل فانوس دریایی نمی چرخه...*
به سلامتی اونایی که تو اوج سختی ها و مشکلات به جای اینکه ترکمون کنن درکمون میکنن...

                                               {-35-}  {-35-}{-35-}

* به سلامتی مداد پاک کن
که به خاطر اشتباه دیگران خودشو کوچیک میکنه...

* به سلامتی اون دلی که هزار بار شکست
ولی هنوزم شکستن بلد نیست...{-35-}{-35-}

*به سلامتی مادر...
که وقتی غذا سر سفره کم بیاد اولین کسی که از اون غذا دوس نداره خودشه...

*به سلامتی حلقه های زنجیر که زیر برف و بارون میمونن زنگ میزنن ولی هم دیگه رو ول نمیکنن

* گل آفتابگردان را گفتند: چراشبها سرت را پايين مي اندازي؟ گفت :ستاره چشمک ميزند، نميخواهم به خورشيد خيانت کنم..........

به سلامتي همه اونايي که مثل گل آفتابگردان هستند

{-124-}{-124-}{-124-}{-124-}

{-102-}{-102-}{-102-}{-102-}

سلامتیه تنهایی

که به من غیرتو یاد داد

به من یاد داد که عشقو عاشقی وجود داره

اما ماله من نیست

چون من به عشقم تنهایی خیانت نمی کنم تا اخرش هستم...{-29-}{-29-}{-124-}


تاریخ :
بازدید : 597
نویسنده : نوری

اینکه زن باشی و از آبشار زیبای موهایت لذت ببری
ولی آن را بپوشانی و پنهان کنی طوری که حتی تاری از آن معلوم نباشد
اینکه زن باشی و اندام مناسبی داشته باشی
ولی آن را بپوشانی و پنهان کنی
اینکه زن باشی و بتوانی زیبا و با عشوه حرف بزنی
ولی نزنی و صدایت را نازک نکنی
اینکه زن باشی و بتوانی همکار نامحرمت را بخندانی طوری که لحظات شادی با هم داشته باشید
ولی نخندانی و از قید آن شادی هم بگذری و سنگین برخورد کنی
اینکه زن باشی و در بازار عرضه و تقاضای ادا و عشوه و هوی و هوس بتوانی عرضه کننده باشی
ولی نباشی هر چند که قابلیتش را داشته باشی
اینکه ارزش های جامعه ات وارونه شده باشد و برای ارزش های تو
در پوشش بودن های تو
ارزشی قائل نباشند
اینکه جوری حرف بزنی ، قدم برداری و پوشش داشته باشی که
همکارت ، استادت ، همکلاسی دانشگاهت تحریک نشود و راحت و آسوده کارش را بکند و تمرکزش بهم نریزد ؛ اینکه با همه این تناقض ها دست بگریبان باشی و حتی پایت گران هم تمام شود ؛
همه اینها ارزش یک لحظه نگاه رضایت بخش بانو را دارد که دست دعا بلند کند و بگوید خدایا
« دختران امت پدرم ، همه زیبایی ها را داشتند و معیوب و مفلوج و کچل و زشت نبودند
ولی برای رضای تو زیبایی هایشان را از نامحرم پنهان کردند
پس تو محبت خودت را در دل هایشان صد چندان کن !
طوری که هیچ چشم و ابرویی
ناز و کرشمه ای
پول و مکنتی
نتواند جایگزین آن شود ! »


تاریخ :
بازدید : 678
نویسنده : نوری

 

داستان عاشقانه غمگین،عاشقانه های غمگین

سر کلاس درس معلم پرسید:هی بچه ها چه کسی می دونه عشق چیه؟

هیچکس جوابی نداد همه ی کلاس یکباره ساکت شد همه به هم دیگه نگاه می کردند ناگهان لنا یکی از بچه های کلاس آروم

سرشو انداخت پایین در حالی که اشک تو چشاش جمع شده بود. لنا 3 روز بود با کسی حرف نزده بود بغل دستیش نیوشا موضوع رو

ازش پرسید .بغض لنا ترکید و شروع کرد به گریه کردن معلم اونو دید و گفت: لنا جان تو جواب بده دخترم عشق چیه؟

لنا با چشمای قرمز پف کرده و با صدای گرفته گفت:عشق؟

دوباره یه نیشخند زد و گفت: عشق... ببینم خانوم معلم شما تابحال کسی رو دیدی که بهت بگه عشق چیه؟

معلم مکث کرد و جواب داد: خب نه ولی الان دارم از تو می پرسم

لنا گفت:بچه ها بذارید یه داستانی رو از عشق براتون تعریف کنم تا عشق رو درک کنید نه معنی شفاهیشو حفظ کنید

و ادامه داد:

 

زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                             زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                                 زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com


تاریخ :
بازدید : 960
نویسنده : نوری

 

 






عکس پرسونلی،عکس حیوانات،حیوانات،عکس حیوان،عکس جالب،عکس جدید



 

 

زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                             زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                                 زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com


تاریخ :
بازدید : 863
نویسنده : نوری

حال و هـوای فرا رسیـدن جشن سال نو چیـنی ها


 جشن عید بهار چین یا سال نو چینی طولانی ترین و مهمترین جشن سنتی چینی ها است. به روایتی، سال ۴۷۱۰ چینی ها شروع شده. صدها میلیون چینی در سراسر جهان به مدت ۱۵ روز سال نوشان را جشن می گیرند. در عید بهار چین، به مانند کریسمس، اعضای فامیل دور هم جمع میشوند. همه ی کسانی که دور از خانواده و در شهر دیگری زندگی و یا کار می کنند، به خانه باز می گردند و در طول مدت ۱۵ روزه این جشن، شلوغ ترین روزهای کاری را در ناوگان حمل و نقل این کشور ایجاد می نمایند. تمامی فرودگاه ها، پایانه های اتوبوس بین شهری و همچنین ایستگاه های قطار مملو از جمعیتی می شود که برای دیدار از خانواده و یا اقوام، به شهر و دیار خود باز می گردند.

در روزهای پیش از شروع عید بهار، خانواده های چینی خانه تکانی میکنند و غبار و ناپاکی را از منزل خود می زدایند. بر طبق باور چینی، خانه تکانی، بدی را در سال جدید از خانه پاک میکند و خانه را برای ورود بخت و اقبال خوش آماده میسازد. جاروها و گردگیرها در روز اول سال نو به کنار گذاشته میشوند تا اقبال نیک آنان با جاروب به دور ریخته نشود. برخی از مردم در و یا قاب پنجره منازل خود را با رنگ قرمز که رنگ شادی و شانس است رنگ آمیزی میکنند. در و دیوار اتاقها با کاغذ و فانوسهای قرمز رنگ و گره های شانس تزئین میشود. در جای جای منزل، بر روی دیوارها و یا درب ورود اتاقها کلماتی که بیانگر سعادت و شادکامی در سال جدید است، با حروف چینی نقش زده میشود تا سال جدید برکت و خوشی را برای آنان به ارمغان آورد.

جشن سال نو، عموماً پانزده روز به طول می انجامد و با جشن فانوس پایان مییابد. در بیشتر کشورهایی که چینی ها اکثریت جمعیت آنرا تشکیل میدهند یا اقلیت قدرتمندی هستند، سال نوی چینی جشن گرفته میشود؛ از آن جمله میتوان به چین، هنگ کنگ، تایوان، برونئی، کره، مغولستان، نپال، بوتان، ویتنام، سنگاپور، اندونزی، مالزی، فیلیپین و تایلند اشاره کرد.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 

 

زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                             زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                                 زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com


تاریخ :
بازدید : 602
نویسنده : نوری

 

1. Äscher Cliff, Switzerland

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

2. Hotel Kakslauttanen, Finland

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

گروه اینترنتی ایران سان | www.IranSun.net

 

 

 

 

 

 

زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                             زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                                 زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com


تاریخ :
بازدید : 598
نویسنده : نوری

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.orgگروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


در این ایمیل ۱۸ نوع عادت از کودکان ۱۸ ماهه را برایتان شرح داده ایم که شاید در فرزند شما همه وجود داشته باشد. البته لازم به اشاره است که همه این عادت ها را همه ۱۸ ماهه ها ندارند. اما در بیشتر آنها می توان رفتارهای مشابه را دید.

1. نشستن و استراحت کردن
کودکان در این سن گاهی دوست دارند به جای بازی و راه رفتن های زیاد، ساعت ها در یک گوشه بنشینند و برای خود استراحت کنند.

2. آشوب به پا کردن
در این سن فقط کافی است چند دقیقه از آنها غفلت کنید. آن وقت است که باید منتظر رویدادهای بد یا عجیب باشید. یا در حال به هم ریختن جایی هستند یا دارند کاری می کنند که نباید. به طور مثال، دخترها شاید مشغول از بین بردن لوازم آرایش مادرهای خود باشند و پسربچه ها شاید در حال خراب کردن یک وسیله، یا آتش بازی یا ...

3. ریزریز کردن همه چیز
کودکان در این سن به پاره کردن کاغذ و پارچه و هرچیزی که توانش را دارند، بسیار علاقه دارند. کافی است او را با حجمی از کاغذهای رنگی تنها بگذارید. هنگام بازگشت، با صحنه ای از کاغذهای پاره شده ای که در گوشه و کنار اتاق پخش شده اند، مواجه خواهید شد.

4. لباس عوض کردن
جالب است که بدانید کودکان ۱۸ ماهه به لباس علاقه خاصی دارند و دوست دارند به طور مرتب لباس های خود را عوض کنند. آنها شاید لباس هایی بپوشند که از نظر شما خوب نیست اما خودش در دنیای کودکانه خودش، لباس هایش را بسیار فاخر و برازنده فرض می کند و دوره می افتد در خانه تا آنها را به همه اعضای خانواده نشان دهد.



 

 

 

زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                             زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                                 زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com


تاریخ :
بازدید : 1172
نویسنده : نوری

در میان هنرمندان دوام داشتن ازدواج مساله بسیار مهم و ارزشمندی  به حساب می آید. بسیاری از زوج های هنری خیلی زود از هم جدا و سراغ فرد دیگری می روند. اما در میان آنها نیز هستند افرادی که سال ها در کنار هم زندگی کرده اند. از جمله باید 17 زوج زیر را معرفی کرد.

1. متیو برودریک و سارا جسیکا پارکر

ازدواجهای هلیوودی،ازدواجه،بادوام،متیو برودریک،سینما،هالیوود،سینما و تئاتر


طول ازدواج: 15 سال
************************************************************************************
2. مایکل داگلاس و کاترین زتاجونز

ازدواجهای هلیوودی،ازدواجه،بادوام،متیو برودریک،سینما،هالیوود،سینما و تئاتر


طول ازدواج: 15 سال
***********************************************************************************************
3. تام هنکس و ریتا ویلسون

ازدواجهای هلیوودی،ازدواجه،بادوام،متیو برودریک،سینما،هالیوود،سینما و تئاتر


طول ازدواج: 24 سال
*****************************************************************************************
4. ویکتوریا و دیوید بکهام

ازدواجهای هلیوودی،ازدواجه،بادوام،متیو برودریک،سینما،هالیوود،سینما و تئاتر


طول ازدواج: 13 سال
**********************************************************************************************
5. دنزل واشنگتن و پولتا پیرسون

ازدواجهای هلیوودی،ازدواجه،بادوام،متیو برودریک،سینما،هالیوود،سینما و تئاتر


طول ازدواج: 29 سال
*******************************************************************************************
6. آنت بنینگ و وارن بیتی

ازدواجهای هلیوودی،ازدواجه،بادوام،متیو برودریک،سینما،هالیوود،سینما و تئاتر


طول ازدواج: 20 سال
********************************************************************************************
7. مایک نیکولاس و دایانا سویر

ازدواجهای هلیوودی،ازدواجه،بادوام،متیو برودریک،سینما،هالیوود،سینما و تئاتر


طول ازدواج: 24 سال
***********************************************************************************************
8. کایرا سدویک و کوین بیکن

ازدواجهای هلیوودی،ازدواجه،بادوام،متیو برودریک،سینما،هالیوود،سینما و تئاتر


طول ازدواج: 24 سال
********************************************************************************************
9. کریس و بروس جینر

ازدواجهای هلیوودی،ازدواجه،بادوام،متیو برودریک،سینما،هالیوود،سینما و تئاتر


طول ازدواج: 21 سال
*********************************************************************************************
10. رنه آنجلیل و سلن دیون

ازدواجهای هلیوودی،ازدواجه،بادوام،متیو برودریک،سینما،هالیوود،سینما و تئاتر


طول ازدواج: 18 سال
*********************************************************************************************
11. بن استیلر و کریستین تیلور

ازدواجهای هلیوودی،ازدواجه،بادوام،متیو برودریک،سینما،هالیوود،سینما و تئاتر


طول ازدواج: 12 سال
****************************************************************************************
12. آنتونیو باندراس و ملانی گریفیت

ازدواجهای هلیوودی،ازدواجه،بادوام،متیو برودریک،سینما،هالیوود،سینما و تئاتر

طول ازدواج: 16 سال
*******************************************************************************************
13. امی پوئلر و ویل آرنت

ازدواجهای هلیوودی،ازدواجه،بادوام،متیو برودریک،سینما،هالیوود،سینما و تئاتر


طول ازدواج: 9 سال
******************************************************************************************
14. مارک کانسولس و کلی ریپا

ازدواجهای هلیوودی،ازدواجه،بادوام،متیو برودریک،سینما،هالیوود،سینما و تئاتر


طول ازدواج: 16 سال
********************************************************************************************
15. جان تراولتا و کلی پریستون

ازدواجهای هلیوودی،ازدواجه،بادوام،متیو برودریک،سینما،هالیوود،سینما و تئاتر


طول ازدواج: 21 سال
*******************************************************************************************
16. جسیکا و جری سنفیلد

ازدواجهای هلیوودی،ازدواجه،بادوام،متیو برودریک،سینما،هالیوود،سینما و تئاتر


طول ازدواج: 13 سال
*******************************************************************************************
17. تیم مک‌گراو و فیث هیل

ازدواجهای هلیوودی،ازدواجه،بادوام،متیو برودریک،سینما،هالیوود،سینما و تئاتر


طول ازدواج: 15 سال


تاریخ :
بازدید : 786
نویسنده : نوری

از این زندگـــی کاغذی خسته ام !

روی کاغذ نوشتم : دست هـــای تو …


و روی آن دست کشیدم !


روی کاغذ نوشتم : شانـــه های تو …


و سر بر شانه ات گذاشتم !


روی کاغذ نوشتم : چشــــم های تو …


و یک دل سیر تماشایشان کردم !


هر صبح …


با مشتـــی کاغذ در آغوشم …


از خواب  تـــو بیدار شدم !


و اینک


روی همــــان کاغذ قـــدیمی


می نویسم :


من …


از این زندگـــی کاغذی خسته ام !

 

 

 

 

 

زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                             زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                                 زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com


تاریخ :
بازدید : 852
نویسنده : نوری
 
 
 
 
 

 

 

زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                             زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                                 زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com


تاریخ :
بازدید : 754
نویسنده : نوری

Inline image 1

 

 

زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                             زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                                 زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com


تاریخ :
بازدید : 1125
نویسنده : نوری

تریسی به تنهایی کار نمی کند. استودیوی عکاسی او پروژه مشترکی از دو خواهر دوقلو است. خواهر تریسی، کلی رایدن نام دارد. هر دوی آنها در اوماهای نبراسکا زندگی می کنند. ویژگی اصلی آثار آنها این است که آنها از لامپ های نورافکن یا تجهیزات دیگر استفاده نمی کنند و در عکس هایشان نور طبیعی را بکار می برند. خلق تصاویر با کیفیت بالا ساعت ها زمان می برد، به خصوص اگر سوژه عکاسی نوزادان باشند. تریسی و کلی سعی می کنند تا حد امکان بر سوژه های عکاسی خود تأثیر منفی نگذارند.



عکسهای جدید،عکس،نوزادان،نوزادان خوابالو،عکس کودک،کودک،عکس جالب


عکسهای جدید،عکس،نوزادان،نوزادان خوابالو،عکس کودک،کودک،عکس جالب

زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                             زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                                 زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com

 


تاریخ :
بازدید : 1371
نویسنده : نوری
سینمای ایران زوج های بسیاری دارد، بسیاری از آنها کارگردان هستند و با همسرشان در یکی از کارهای مشترک آشنا شده اند، بسیاری
 
سینمای ایران زوج های بسیاری دارد، بسیاری از آنها کارگردان هستند و با همسرشان در یکی از کارهای مشترک آشنا شده اند، بسیاری هم بازیگرند و در حالی که نقش مقابل آنها را همسر آینده شان بازی می کرده از سرنوشت خود بی اطلاع بودند. زن و شوهرهای بسیاری در سینما وجود دارند که از وقتی ازدواج کردند در کارشان تغییر رویه داده اند، تاثیراتی که ازدواج بر کار آنها گذاشته در بسیاری موارد با نتیجه مثبتی همراه نبوده است اما زوج هایی هم هستند که بعد از شروع زندگی مشترک پیشرفت زیادی در کار خود داشته اند. پرونده کوچکی تهیه و در آن همکاری های مشترک زوج های سینمایی را مرور کردیم اما از آنجا که تعداد این زوج ها بسیارند به مطرح ترین آنها پرداختیم.

داریوش مهرجویی و وحیده محمدی فر

تفاوت فیلم های اخیر داریوش مهرجویی با فیلم هایی که سال ها پیش ساخته به قدری است که به راحتی می توان کارنامه کاری او را به دو دسته تقسیم کرد. فیلم های قبل از ازدواج با وحیده محمدی فر و فیلم های بعد از ازدواج با او! وحیده محمدی فر از فیلم «دختر دایی گمشده» به بعد، نقش مهمی در فیلم های داریوش مهرجویی داشته است. او به غیر از «اشباح» فیلمنامه همه فیلم های این چند سال مهرجویی یعنی «بمانی»، «مهمان مامان»، «سنتوری»، «طهران روزهای آشنایی»، «آسمان محبوب»، «نارنجی پوش» و «چه خوبه که برگشتی» را نوشته است.

سینمای ایران،زوج های سینمایی،داریوش مهرجویی،وحیده محمدی فر،بهرام بیضایی،سینما،سینما و تئاتر

به رغم آنچه که انتظار می رفت فیلم های اخیر مهرجویی در جشنواره های سینمایی چندان مورد توجه قرار نگرفت و نقدهای بسیاری در پی داشت. همکاری این زوج سینمایی فقط به نویسندگی و کارگردانی محدود نمی شود. او یکی از نقش های فرعی این فیلم «لیلا» را بازی کرده که اولین و آخرین حضورش به عنوان بازیگر در سینما است. محمدی فر طراحی لباس «چه خوبه که برگشتی» و «اشباح»؛ آخرین ساخته مهرجویی را هم برعهده داشته است.

وحیده محمدی فر: چیزی که منتقدها اسمش را می گذارند شلختگی یک نوع بی نظمی است ولی ما دو نوع بی نظمی داریم. بی نظمی حیاتی و بی نظمی هندسی. بی نظمی داریوش مهرجویی به نظرم بی نظمی حیاتی هست. یعنی خلاقیت، یعنی دوری از کلیشه ها؛ خب این خیلی خوب است. به نظر من این بی نظمی است نه شلختگی.

زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                                                           زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                                 زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com

زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                                                              زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com                               زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com


تاریخ :
بازدید : 690
نویسنده : نوری
بخشش را "بخش کن"... محبت را "پخش کن" ...

غضب "پریشانی" است... نهایتش "پشیمانی" است ...

شکیبایی... بر هر "دعوایی"، "دواست"...

هر چه "بضاعتمان" کمتراست ... "قضاوتمان" بیشتر است...

با "خویشتنداری" ... "خویشاوند داری" ...

به "خشم" ... "چشم" نگو ...

سوء تفاهم، "تیر خطایی" است..که از "گمان" رها می شود!

انسان "خوشرو" ... گل "خوشبو" ست.
 
"دوست داشتن" ... را "دوست بدار".

از" تنفر " ..."متنفر"باش

به "مهربانی" .. "مهر" بورز

با "آشتی" .... "آشتی" کن

و از "جدایی" ..."جدا "باش….

از دورویی "دوری" کن...

thumb_HM-20135063520715431591390531443.6
 

تاریخ :
بازدید : 1810
نویسنده : نوری


عکسهای خنده دار،عکس خنده دار،عکس طنز ایرانی،طنز خنده دار،طنز،عکس طنز

به ادامه مطلب بروید

 


 


تاریخ :
بازدید : 1134
نویسنده : نوری

وقتى کسى تورا عاشقانه دوست دارد
شیوه بیان اسم تو
در صداى او متفاوت است
و تو مى دانى
که نامت …
در لبهاى او ایمن است

 

 

 

 

 

 

 

 

زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com

زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com

زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com


تاریخ :
بازدید : 4926
نویسنده : نوری

این پازل هزار تیکه با اندازه 75 در 50 سانتی متر می باشد این پازل با نماد های ماه ای تولد فروردین موجود می باشد

نماد فروردین ماه

 

 

به ادامه صفحه مراجعه کنید


تاریخ :
بازدید : 668
نویسنده : نوری

پسری با پدرش در رختخواب
درد ودل می کرد با چشمی پر آب
گفت :بابا حالم اصلا ً خوب نیست
زندگی از بهر من مطلوب نیست
گو چه خاکی را بریزم توی سر
روی دستت باد کردم ای پدر
سن من از 26 افزون شده
دل میان سینه غرق خون شده
هیچکس لیلای این مجنون نشد
همسری از بهر من مفتون نشد
غم میان سینه شد انباشته
بوی ترشی خانه را برداشته
پدرش چون حرف هایش را شنفت
خنده بر لب آمدش آهسته گفت
پسرم بخت تو هم وا می شود
غنچه ی عشقت شکوفا می شود
غصه ها را از وجودت دور کن
این همه دختر یکی را تور کن
گفت آن دم :پدر محبوب من
ای رفیق مهربان و خوب من
گفته ام با دوستانم بارها
من بدم می آید از این کارها
در خیابان یا میان کوچه ها
سر به زیر و چشم پاکم هر کجا
کی نگاهی می کنم بر دختران
مغز خر خوردم مگر چون دیگران؟
غیر از آن روزی که گشتم همسفر
با شهین و مهرخ و ایضاً سحر
با سه تا شان رفته بودیم سینما
بگذریم از ما بقیه ماجرا
یک سری ، بر گل پری عاشق شدم
او خرم کرد، وانگهی فارغ شدم
یک دو ماهی یار من بود و پرید
قلب من از عشق او خیری ندید
آزیتای حاج قلی اصغر شله
یک زمانی عاشقش گشتم بله
بعد اوهم یار من آن یاس بود
دختری زیبا و پر احساس بود
بعد از این احساسی پر ادعا
شد رفیق من کمی هم المیرا
بعد او هم عاشق مینا شدم
بعد مینا عاشق تینا شدم
بعد تینا عاشق سارا شدم
بعد سارا عاشق لعیا شدم
پدرش آمد میان حرف او
گفت ساکت شو دیگر فتنه جو
گرچه من هم در زمان بی زنی
روز و شب بودم به فکر یک زنی
لیک جز آنکه بداری مادری
دل نمی دادم به هر جور دختری
خاک عالم بر سرت، خیلی بدی
واقعا ً که پوز بابا را زدی

 

 


تاریخ :
بازدید : 673
نویسنده : نوری

شاکی پرونده سلام ، درسته من متهمم
حتی برای متهم شدن پیش تو هم کمم
چه ذوقی کردم ، شنیدم گفتی شکایت می کنی
اما دلم گرفت که گفتی ، منو اذیت می کنی
من تو رو اذیت می کنم ؟، منی که می میرم برات
منی که تندی می شکنم زیر تولد نگات
تو حکم من نوشته بود ، طبق مواد یک و بیست
تو روزگار من و تو این کارا عاقلانه نیست
معلومه عاقلانه نیست ، عاشق که عاقل نمی شه
ولی با این جواب من که حکمی باطل نمی شه
شاکی محترم ، گلم ، بگو که زندونیم کنن
بگو پیش پای چشات ، یک شبه قربونیم کنن
بگو به افتخار تو ، بیان منو دار بزنن
علت دیوونگیمو ، تو کوچه ها جار بزنن
بگو که از رو قصمون کلی لالایی بسازن
عکسای زیبا رو ولی اینجا و اونجا ، نندازن
آخه حسودی می کنن، بفهمن این راز و همه
فردا تقلب کنن از جنون این متهمه
دوس ندارم زیبای من از هر کسی شاکی باشه
متهم اون نباید تو کره ی خاکی باشه
شاکی من ، قانون می گه : به هر کی رو کنه جنون
چون قانونو نمی شناسه ، دیگه نه تنبیه و نه اون
متهمت ، اما می خواس ، شامل این بندا نشه
به خاطر همین داره ، بارای عقلو می کشه
نشسته تنها ، این گوشه ، بدون حامی و وکیل
کلی خوشش اومده از عشق تو وجرم و دلیل
خوب می دونه اگه وکیل ببنده این پرونده رو
می چینه از لبای تو گلای سرخ خنده رو
درسته که عاشقتم ، اما مگه من دیوونم
خنده رو از تو بگیرم ، که بی چشات نمی تونم
خلاصه که شاکی ماه ، صاحب پرونده ی من
خاطره ی گذشته هام ، مالک اینده ی من
متهمت قصدی نداشت ، عاشقیشو به دل نگیر
فقط اونو قبول بکن ، به چشم مجرمی اسیر
اینجا وکیلی نمی یاد که بگه من جنون دارم
چون اگه آزادم کنن ، باز سرتو درد می یارم
شاکی نازنین من ، مزاحمت شدم ، ببخش
مثل تمام لحظه ها ، بتاب و آروم بدرخش
متهمت قول می ده که دیگه به تو نامه نده
درسته دیوونس ولی موندن رو قول بده
فک نکنی نامه ی من شده مثل دفاعیه
شاکی گل ، نشون ندی این مدرک و به قاضیه
نشون بدی اونم می گه به خاطر درد جنون
متهمت گناه داره ، بگذر از اتهام اون
ولی تو این کار و نکن ، می خوام اسیری بکشم
تابلوی چشمای تو رو ناز و کویری بکشم
فدای چشمات که تو نور ، هزار و صد رنگ می شه
زرد پاییزی می پوشی ، چشات چه خوش رنگ می شه
راحت شدی از دست من با شعر و عشق و التماس
نمی گم اما ، نمی یام ، بیرون از این رخت و لباس
به شاکی مثل گلم ، از منی که متهمم
زیبا جون اشکال نداره ، امضا کنم که مریمم ؟
مریم دیوونه ی تو ، یازده آبان و یه روز
جرم من افتخارمه ، به قاضیم می گم هنوز
یادت باشه لحظه ی صدور حکم ، تو محکمه
دلت نسوزه ، نگذری از تقصیر متهمه
شاکی هیچ کس نشو ، فقط اینو ازت می خوام
فدای شکی گل و جرم جنون و اتهام
الهی دروازه ی بخت ، به روت همیشه وا بشه
دست به خکستر بزنی ، الهی که طلا بشه
متهم هر چی ردیف ، ردیف پنج و دو و سه
نمی ذارم تو عاشقی ، کسی به گردم برسه

تاریخ :
بازدید : 689
نویسنده : نوری

تاريخچه تقلب از جايي شروع مي شود كه " حسن كچل " براي نخستين بار به مكتب رفت . از بد ماجرا ، همان روز امتحان ماهيانه كودكان مكتب بود ؛ ليك حسن كچل از روي تنبلي چشمان چپش را بر روي ورقه ي همزاد انداخت تا نكته اي بس ارزشمند از ورقه ي فوق الذكر دشت كند .
اين بود كه اولين تقلب تاريخ بشري رقم زده شد . البته اين تقلب با روش هاي بسيار ابتدايي بشري رقم زده شد. البته اين تقلب باروش هاي بسيار ابتدايي (در مقابل ترفند هاي كنوني ) صورت گرفت . بدين ترتيب كه حسن با كلي زور زدن خود را به بالاي ورقه ي همزاد رسانيد و خيلي راحت مطالب را كش رفت . از آن به بعد تقلب دوران طلايي خود را آغاز كرد .

روش هاي نوشتاري
1. نوشتن روي كف پا ، پس كله ، پشت گوش و ...
2. نوشتن روي ديوار ، روي ميز ، پشت نيمكت ، زير نيمكت ، پشت لباس يا مانتوي دانش آموز جلويي ، ...
3. نوشتن به روي دستمال كاغذي ، پاكت نامه ، ...
4. نوشتن و لوله كردن تقلب و جاسازي آن در حفره هاي مختلفي از جمله بيني ، دهن ، گوش ، فك پايين ، دريچه آئورت ، ...

روش هاي باكلاس
1. استفاده از ماشين حساب مهندسي
2. استفاده از موبايل
3. استفاده از آيينه ، موچين ، لوازم آرايشي ، فيلم ، عكس ، ...

روش هاي بي كلاس
1. شيره ماليدن بر سر يكي از بچه درس خون ها
2. خم كردن سر به روي ورقه ي طرف به صورت تابلو

توجه :
اگه در اين امر تبحر كافي نداريد ، اصلاً سمت اين كار نريد ؛ كه عواقبي جز‌ء ضايع شدن و اخراج و تابلو شدن ندارد .


تاریخ :
بازدید : 602
نویسنده : نوری

یادمه بچه گی هام شوهر خاله ام همیشه می گفت: تو یه چیزی میشی ... تو یه چیزی میشی ... واقعا سق سیاهی داشت و چشم شوری که بعد از این همه سال هیچی نشدم ... همه ما آرزوهایی داشته ایم یا داریم که به آنها نرسیده ایم یا هرگز نخواهیم رسید.
بعضی وقت ها از بس که اوضاع بر وفق مراد نیست، خودمان را با چیزهایی پیش پا افتاده مقایسه می کنیم و ناراحتیم که چرا حداقل مثل آنها نشدیم. مثلا می گوییم قبض برق هم نشدیم، چند نفر از ما بترسن ... نمونه هایی از این دست را بخوانید...

- ویرگول هم نشدیم هر کی بهمون رسید مکث کنه!
- قره قوروتم نشدیم دهن همه رو آب بندازیم!
- موبایل هم نشدیم، روزی هزار بار نگامون کنی!
- پایان نامه هم نشدیم ازمون دفاع کنن!
- آهنگ هم نشدیم، دو نفر بهمون گوش کنن!
- مانیتور هم نشدیم ازمون چشم برندارن!
- کلاه هم نشدیم حداقل باعث سرگرمی ملّت باشیم!
- ته دیگ هم نشدیم که واسطه رسیدن بهمون کلی صبر و سعی و تلاش کنن!
- خودکار هم نشدیم که علم و دانش به دست خودمون نوشته بشه!
- کیبورد هم نشدیم ملّت به بهانه تایپ یه دستی به سر و کله مون بکشن!
- صندلی هم نشدیم چهار نفر بهمون تکیه کنن!
- مدیر بانک هم نشدیم بریم کانادا خونه 2 میلیاردی بخریم هدیه بدیم به دخترمون!
- آبدارچی بانک هم نشدیم 1 میلیارد بزنیم به جیب!
- بزم نشدیم یه علفی چیزی به دهنمون شیرین بیاد!
- آفساید که خوبه یه خطای ساده هم نشدیم قدِ یه کارت زرد ازمون حساب ببرن... اه
- بیل گیتس هم نشدیم که 500 دلار در ثانیه درآمدمون باشه
- لواشکم نشدیم که یکی برامون ضعف کنه...
- فرزند آخرم نشدیم که هر چی خواستیم مامان بابامون برامون بخرن!
- فرزند آخر هم نشدیم که با داداش بزرگمون بریم بیرون دور بزنیم و حالشو ببریم!
- به استاد میگم استاد شما که 9 دادی حالا این یه نمره هم بده دیگهههههههههه، یه نگاه عاقل اندر دیوانه کرد، دست گذاشته رو دوشم میگه برو درس بخون! استادم نشدیم شخصیت کسی رو خرد کنیم!
- مامور راهنمایی رانندگی هم نشدیم موقع امتحان گرفتن از زنا کلی بخندیم!
- زمبه هم نشدیم حداقل سگارو نگرانمون باشه...
- تام و جری هم نشدیم زندگی مون سرتاسر هیجان باشه
- نون هم نشدیم یکی از روی زمین ورداره بوسمون کنه
- نوزادم نشدیم یکی بغلمون کنه
- شریعتی هم نشدیم هر چی جملات قصاره نسبت بدن به ما
- ای کی یو سان هم نشدیم آب دهن بمالیم کف کلمون، همه چی حل شه!
- چاقو هم نشدیم تا حداقل اینجوری بتونیم تو دل کسی بریم
- قاصدک هم نشدیم، پیام رسان و سنگ صبور عشاق شیم
- عینک آفتابی هم نشدیم دنیا رو از دید بقیه ببینیم
- فلش مموری هم نشدیم حافظه مون زیاد باشه
- گوشواره هم نشدیم آویزون ملت شیم
- معادله هم نشدیم، کلی آدم دنبال این باشن که بهمنمون و حداقل دو نفر درکمون کنن
- کتابم نشدیم حداقل دوست مهربان بشیم
- ماکسیما در افغانستان حدود 6 میلیون تومانه، افغانی هم نشدیم بتونیم ماکسیما بخریم!
- مارک آنتونی هم نشدیم جنیفر لوپز رو طلاق بدیم
- ای خدا ... بامزی هم نشدیم بچه ها عکسمون رو بچسبونن روی کتاب و دفترشون
- مگس تسه تسه هم نشدیم ملت رو بخوابونیم
- توپ فوتبالم نشدیم 22 نفر به خاطرمون خودکشی کنن
- بوم نقاشی هم نشدیم یکی بیاد رومون 4 تا درخت و 2 تا دونه پرنده بکشه، قیمتی بشیم واسه خریدن مون سر و دست بشکونن
- گلدونم نشدیم یکی یه گل بهمون بده
- کبری هم نشدیم تصمیم هامون رو تو کتاب ها بنویسن
- کوزت هم نشدیم آخرش خوشبخت شیم
- دریاچه ارومیه هم نشدیم دورمون حلقه انسانی تشکیل بدن

 


تاریخ :
بازدید : 1455
نویسنده : نوری

 

 

عکس جدیدی از رضا صادقی و همسرش
 

خانم گوهر خیراندیش و دو دخترش  

آزاده اسماعیل‌خانی..آناهیتا اسماعیل‌خانی

 

دنباله عکسها را در ادامه مطلب ببینید


تاریخ :
بازدید : 690
نویسنده : نوری

تاریخ آپدیت آنلاین: یکشنبه 6 بهمن 1392

آپدیت آنلاین نود 32,یوزرنیم پسورد های نود 32,بروزرسانی نود 32


:: برچسب‌ها: آپدیت جدید نود 32|یوزرنیم و پسورد های جدید نود 32|یوزرنیم و پسورد نود 32 در تاریخ 6 بهمن 92|یوزرنیم و پسورد های نود 32 ورژن 6 نود 32|جدیدترین یوزرنیم و پسوردهای نود 32|آپدیت نود 32 در تاریخ 6 بهمن 92|یوزرنیم و پسورد ورژن 6 نود 32 در تاریخ 92/11/06|آپدیت نود 32 تا تاریخ 6 بهمن ماه92|آپدیت نود 32 به تاریخ 92/11/06|یوزر و پسورد جدید نود 32|یوزر و پسورد نود 32 مورخ 92/11/06|یوزرنیم و پسورد جدید نود 32 در تاریخ یکشنبه 6 بهمن 92 |آپدیت آنلاین نود 32|آپدیت روزانه نود 32|یوزر نیم پسورد های یکشنبه|یوزر نیم پسورد های رایگان آنتی ویروس نود 32|کلید های رایگان نود 32|بروز رسانی رایگان نود 32|آنتی ویروس نود 32|نود 32|آپدیت آنلاین نود 32|آپدیت نود|آپدیت نود 32|افزایش حجم آپدیت نود 32|آپدیت یکشنبه|آپدیت 6 بهمن , آپدیت NOD32 ,
تاریخ :
بازدید : 703
نویسنده : نوری

آسمان را بنگر/ که هنوز/ بعد صدها شب و روز
مثل آن روز نخست، گرم و آبی و پر از مهر به ما می خندد
یا زمینی را که/ دلش از سردی شبهای خزان/نه شکست و نه گرفت
بلکه از عاطفه لبریز شد و/ نفسی از سر امید کشید
و در آغاز بهار/ دشتی از یاس سپید/ زیر پاهامان ریخت
تا بگوید که هنوز/ پر امنیت احساس خداست
ماه من غصه چرا؟؟
تو مرا داری و من هر شب و روز/ آرزویم همه خوشبختی توست
ماه من/ دل به غم دادن و از یاس سخنها گفتن
کار آنهایی نیست/ که خدا را دارند
ماه من/ غم و اندوه اگر هم روزی/ مثل باران بارید
یا دل شیشه ای ات /از لب پنجره عشق زمین خورد و شکست
با نگاهت به خدا /چتر شادی وا کن
و بگو با دل خود/ که خدا هست خدا هست هنوز
او همانیست که در تارترین لحظه شب/ راه نورانی امید نشانم می داد
او همانیست که هر لحظه دلش میخواهد /همه زندگی ام/ غرق شادی باشد
ماه من...
غصه اگر هست بگو تا باشد
معنی خوشبختی/ بودن اندوه است
اینهمه غصه و غم/ اینهمه شادی و شور
چه بخواهی و چه نه /میوه یک باغند
همه را با هم و با عشق بچین، ولی از یاد مبر
پشت هر کوه بلند /سبزه زاری است پر از یاد خدا
و در آن باز کسی می خواند
که خدا هست
خدا هست هنوز

تاریخ :
بازدید : 732
نویسنده : نوری

چه زیباست بخاطر تو زیستن

وبرای تو ماندن بپای تو مردن وبه عشق تو سوختن؛

وچه تلخ وغم انگیز است، دور از توبودن، برای تو گریستن؛

و به عشق و دنیای تو نرسیدن؛ ایکاش می دانستی بدون تو،

مرگ گواراترین زندگیست؛ بدون تو وبه دور ازدستهای مهربانت،

زندگی چه تلخ وناشکیباست. ایکاش می دانستی مرز خواستن کجاست،

وایکاش میدیدی قلبی راکه فقط؛

برای تو می تپد

دوست دارم تا اخرين باقيمانده ی جانم تو را عاشق كنم

زندگی من در زلالی چشمان تو خلاصه شده

زندگی من در نفس های بازدم تو جاری شده

زندگی من در همين از تو نوشتن ها وسعت يافته

نفس كشيدن من تنها با ياد اوری زنده بودن تو امكان پذير است

همين كه گاه نگاه چشمان پر از عشق يا سردی تو را ميبينم برايم كافی است و قانع

كننده است كه زندگی زيباست

اگر روزی از ديار من سفر كنی با چشمانی نابينا شده از گريستن در نبودت جای

قدمهايت را بر روی سنگفرش خيابان گل باران ميكنم

 

ولی تو خشبو ترین گل دنیایی


thumb_HM-2013662058382018981390284785.32


تاریخ :
بازدید : 641
نویسنده : نوری

گفتمش در عشق پا برجاست دل

گر گشایی چشم دل، زیباست دل

گر تو ذورحمان شوی دریاست دل

بی تو شام بی فرداست دل

دل زعشق روی تو حیران شده

در پی عشق تو سرگردان شده

گفت در عشقت وفادارم بدان

من تو را بس دوست میدارم بدان

شوق وصلت را بسر دارم بدان

چون تویی مخمور خمارم بدان

با تو شادی می شود غم های من

با تو زیبا می شود فردای من

گفتمش عشقت به دل افزون شده

دل زجادوی رخت افزون شده

جز تو هر یادی به دل مدفون شده


عالم از زیبایی ات مجنون شده

بر لبم بگذاشت لب یعنی خموش

طعمه بوسه از سرم برد عقل و هوش

در سرم جز عشق او سودا نبود

بهر کس جز او در این دل جا نبود

دیده جز بر روی او بینا نبود

همچو عشق من هیچ گل زیبا نبود

خوبی او شهره آفاق بود

در نجابت در نکوهی طاق بود

روزگار اما وفا با ما نداشت

طاقت خوشبختی ما را نداشت

پیش پای عشق ما سنگی گذاشت

بی گمان از مرگ ما پروا نداشت

آخر این قصه هجران بود و بس

حسرت و رنج فراوان بود و بس

یار ما را از جدایی غم نبود

در غمش مجنون عاشق کم نبود

بر سر پیمان خود محکم نبود

سهم من از عشق جز ماتم نبود

با من دیوانه پیمان ساده بست

ساده هم آن عهد و پیمان را شکست

بی خبر پیمان یاری را گسست

این خبر ناگاه پشتم را شکست

آن کبوتر عاقبت از بند رست

رفت و با دلدار دیگر عهد بست

با که گویم او که هم خون من است

خصم جان و تشنه خون من است

بخت بد بین وصل او قسمت نشد

این گدا مشمول آن رحمت نشد

آن طلا حاصل به این قیمت نشد

عاشقان را خوش دلی تقدیر نیست

با چنین تقدیر بد تدبیر نیست

از غمش با دود و دم همدم شدم

باده نوش غصه او من شدم

مست و مخمور و خراب از غم شدم

ذره ذره آب گشتم کم شدم

آخر آتش زد دل دیوانه را

سوخت بی پروا پر پروانه را

عشق من از من گذشتی خوش گذر

بعد از این حتی تو اسمم را نبر

خاطراتم را تو بیرون کن زسر

دیشب از کف رفت فردا را نگر

آخر این یک بار از من بشنو پند

بر منو بر روزگارم دل مبند

عاشقی را دیر فهمیدی چه سود

عشق دیرین گسسته تار و پود

گرچه آب رفته باز آید به رود

ماهی بیچاره اما مرده بود

بعد از این هم آشیانت هر کس است

باش با او یاد تو ما را بس است

 

thumb_HM-2013662059016791851390286269.03


تاریخ :
بازدید : 497
نویسنده : نوری


 دیدنی های جهان را کم و بیش در ایمیل های تصویری گروه دریافت کرده اید اما تصاویری که شما دوستان در ادامه این می بینید حاصل پروژه ای غیرمعمول اما جالب و البته تا حدودی خیال برانگیز از یک عکاس جوان است که با استفاده از این روش برای اشتراک گذاری چشم اندازهای زیبای دنیا انگار با بیننده همسفر شده است. مواظب باشید زیاد هم احساساتی نشوید ...




گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 

برای دیدن تمامی عکسها به ادامه مطلب بروید


تاریخ :
بازدید : 645
نویسنده : نوری

ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯿﺪﺍﺭﻡ

ﺍﻣﺎ ﺑﻨﺪﯼ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﺑﺮ ﭘﺎﻫﺎﯾﺖ

ﻋﺸﻖ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺗﻮ

ﺑﺎﻝ ﺳﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺮﯾﺪﻧﺖ

ﺁﺭﺯﻭﯼ ﻣﻦ

ﺍﻭﺝ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﻭﯾﺎﯼ ﺗﻮﺳﺖ

ﺩﻝ ﺯﻣﯿﻨﯿﻢ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ

ﺩﻝ ﺁﺳﻤﺎﻧﯿﻢ ﭘﺮﻭﺍﺯﺕ ﺭﺍ ﻃﻠﺐ ﻣﯿﮑﻨﺪ

ﮔﺮﭼﻪ ﻣﯽ ﻓﺸﺎﺭﺩ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻗﻠﺒﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭼﻨﮓ

ﺍﻣﺎ ﻋﺸﻖ ﺣﺮﯾﻒ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻫﺎﺳﺖ

ﻭ ﻣﻦ ﺗﻮ ﺭﺍ

ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ

ﺭﻫﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ

ﺭﻫﺎ .....

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

لطفاً به ادامه مطلب مراجعه نمایید.

 


تاریخ :
بازدید : 652
نویسنده : نوری

 

یادمون باشه که هیچکس رو امیدوار نکنیم بعد یکدفعه رهاش کنیم،

چون خرد میشه،

میشکنه،

و آهسته میمیره ...

زیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.comزیبا ساز وبلاگ --- babol211.blogfa.com


تاریخ :
بازدید : 657
نویسنده : نوری

از حرف های پرستارها متوجه شدم که زن یک تومور دارد و حالش بسیار وخیم است.در بین مناقشه این دو نفر کم کم با وضیعت زندگی آنها آشنا شدم. یک خانواده روستائی ساده بودند با دو بچه. دختری که سال گذشته وارد دانشگاه شده و یک پسر که در دبیرستان درس می خواند و تمام ثروتشان یک مزرعه کوچک، شش گوسفند و یک گاو است.
در راهروی بیمارستان یک تلفن همگانی بود و هر شب مرد از این تلفن به خانه شان زنگ می زد. صدای مرد خیلی بلند بود و با آن که در اتاق بیماران بسته بود، اما صدایش به وضوح شنیده می شد. موضوع همیشگی مکالمه تلفنی مرد با پسرش هیچ فرقی نمی کرد :گاو و گوسفند ها را برای چرا بردید؟ وقتی بیرون می روید، یادتان نرود در خانه را ببندید. درس ها چطور است؟ نگران ما نباشید. حال مادر دارد بهتر می شود. بزودی برمی گردیم…
چند روز بعد پزشک ها اتاق عمل را برای انجام عمل جراحی زن آماده کردند. زن پیش از آنکه وارد اتاق عمل شود ناگهان دست مرد را گرفت و درحالی که گریه می کرد گفت: « اگر برنگشتم، مواظب خودت و بچه ها باش.» مرد با لحنی مطمئن و دلداری دهنده حرفش را قطع کرد و گفت: «این قدر پرچانگی نکن.» اما من احساس کردم که چهره اش کمی درهم رفت. بعد از گذشت ده ساعت که زیرسیگاری جلوی مرد پر از ته سیگار شده بود، پرستاران، زن بی حس و حرکت را به اتاق رساندند. عمل جراحی با موفقیت انجام شده بود. مرد از خوشحالی سر از پا نمی شناخت و وقتی همه چیز روبراه شد، بیرون رفت و شب دیروقت به بیمارستان برگشت. مرد آن شب مثل شب های گذشته به خانه زنگ نزد.
فقط در کنار تخت همسرش نشست و غرق تماشای او شد که هنوز بی هوش بود. صبح روز بعد زن به هوش آمد. با آن که هنوز نمی توانست حرف بزند، اما وضعیتش خوب بود. از اولین روزی که ماسک اکسیژنش را برداشتند، دوباره جر و بحث زن و شوهر شروع شد.
زن می خواست از بیمارستان مرخص بشود و مرد می خواست او همان جا بماند. همه چیز مثل گذشته ادامه پیدا کرد. هر شب، مرد به خانه زنگ می زد. همان صدای بلند و همان حرف هایی که تکرار می شد. روزی در راهرو قدم می زدم. وقتی از کنار مرد می گذشتم داشت می گفت: گاو و گوسفندها چطورند؟ یادتان نرود به آنها برسید. حال مادر به زودی خوب می شود و ما برمی گردیم.
یک بار اتفاقی نگاهم به او افتاد و ناگهان با تعجب دیدم که اصلا کارتی در داخل تلفن همگانی نیست. مرد درحالی که اشاره می کرد ساکت بمانم، حرفش را ادامه داد تا این که مکالمه تمام شد. بعد آهسته به من گفت: خواهش می کنم به همسرم چیزی نگو. گاو و گوسفندها را قبلا برای هزینه عمل جراحیش فروخته ام. برای این که نگران آینده مان نشود، وانمود می کنم که دارم با تلفن حرف می زنم.

در آن لحظه متوجه شدم که این تلفن برای خانه نبود، بلکه برای همسرش بود که بیمار روی تخت خوابیده بود. از رفتار این زن و شوهر و عشق مخصوصی که بین شان بود، تکان خوردم. عشقی حقیقی که نیازی به بازی های رمانتیک و گل سرخ و سوگند خوردن و ابراز تعهد و شمع روشن کردن و کادو پیچی و از اینجور جفنگ بازیها نداشت، اما قلب دو نفر را گرم می کرد...


تاریخ :
بازدید : 659
نویسنده : نوری

در این پست ۲۵ نوع مدل موی دوست داشتنی برای دختر بچه های شیرین شما داریم. حتی یکی از این مدل ها هم می تواند ظاهر فرزند شما را کاملا عوض کند! هر مادری سعی می کند ظاهر فرزندش بهترین باشد. چه دختر شما بخواهد برای گردش بیرون برود، یا به جشن تولد یا مهمانی دیگری برود، این مدل موها همه انتخاب های عالی برای دختران کوچک است. آیا یک مدل موی فریبنده یا شاید هم یک مدل ساده را برای دختر کوچکتان امتحان کرده اید؟ ما ۲۵ نمونه برایتان داریم، نگران نباشید. شما فقط باید مدل های ما را ببینید و برای فردا از آنها الهام بگیرید. دخترها با این مدل های خلاقانه و خاص خیلی بامزه و مثل فرشته ها می شوند.

مادری شوید که برای دخترش موهای زیبا درست می کنید و اگر از درست کردن مدل های شبیه بهم خسته شده اید، باید آن را تغییر داده و این مدل های جالب و راحت و مسحور کننده را امتحان کنید. دختر کوچولوی شما خوشحال خواهد شد و البته به خاطر اینکه خودتان موهایش را درست کرده اید. فعالیت های اینچنینی برای فرزندتان خوب است و خصوصا وقتی زمان زیادی برای با هم بودن در خانه ندارید. با فرزند خود وقت بگذرانید و چند تا از این مدل موها را برایش درست کنید!

از تماشای ۲۵ مدل مو و ایده برای دختر کوچولوها لذت ببرید و آنها را امتحان کنید، درست کردنشان مشکل نیست!

ایده هایی برای درست کردن موی دخترهای کوچک

ایده هایی برای درست کردن موی دخترهای کوچک در ادامه مطلب ببینید

 


تاریخ :
بازدید : 679
نویسنده : نوری

کجایی مرگ بیا یک مشتری داری که کوبد کوبه ی این دکه ی تاریک متروکت نگاهم کن چه بی تابم نگو هستی جوان و صد هزاران آرزو داری نگو غرق فسوس و خشمی و دوری ز آرامی نگو ای مرگ شمارم تک تک این لحظه های سرد و سنگین را نشستم بر سر راه تو ای عیسی تو عیسی منی ای مرگ بیا و شیشه ی عمر مرا بشکن بیا و بند از دستان من بگسل ببین ای مرگ دل خونین من دارد گواه از این که بی حد منتظر بوده شهادت می دهد این سینه ی پر آه که غم در قلب من بوده عیان بنموده این چشمان خونین حال روز زار دوشش را میازارم تو بیش از این نگه بر آسمان دارم که کی از آسمان آیی بند از دست و پا هایم جدا سازی دلم دارد امید آن که بر زخمش نهی مرحم مرنجانش تو بیش از این بیا ای مرگ بیا ....................

ای مرگ( ساقی خاموش )


تاریخ :
بازدید : 664
نویسنده : نوری


نیمه شرافتمندانه زندگی هنوز هم بعد از این همه سال چهره ویلان را از یاد نمی برم.
در واقع در طول سی سال گذشته همیشه روز اول ماه که حقوق بازنشستگی را دریافت می کنم به یاد ویلان می افتم.
ویلان پتی اف کارمند دبیرخانه اداره بود، از مال دنیا جز حقوق اندک کارمندی هیچ عایدی نداشت ویلان اول ماه که حقوق می گرفت و جیبش پر می شد، شروع می کرد به حرف زدن .
روز اول ماه و هنگامیکه که از بانک به اداره برمی گشت به راحتی می شد برآمدگی جیب سمت چپ اش را تشخیص داد که تمام حقوق اش را در آن چپانده بود.
ویلان از روزی که حقوق می گرفت تا روز پانزدهم ماه که پول اش ته می کشید نیمی از ماه سیگار برگ میکشید و مست بود و سرخوش.
من یازده سال با ویلان همکار بودم. بعد ها شنیدم او سی سال آزگار به همین نحو گذران روزگار کرده است روز آخر که من ازاداره منتقل می شدم، ویلان روی سکوی جلوی دبیرخانه نشسته بود و سیگار برگ می کشید. به سراغ اش رفتم تا از او خداحافظی کنم.
کنارش نشستم و بعد از کلی حرف مفت زدن عاقبت پرسیدم که چرا سعی نمی کندزندگی اش را سر و سامان بدهد تا از این وضع نجات پیدا کند.
هیچ وقت یادم نمی رود، همین که سوال را پرسیدم به سمت من برگشت و با چهره ای متعجب آن هم تعجبی طبیعی و اصیل پرسید: کدام وضع؟
بهت زده شدم. همین طور که به او زل زده بودم، بدون این که حرکتی کنم ادامه دادم
همین زندگی نصف اشرافی نصف گدایی.
ویلان با شنیدن این جمله همان طور که زل زده بود به من ادامه داد
تا حالا سیگار برگ اصل کشیدی؟
گفتم: نه
گفت: تا حالا تاکسی دربست گرفتی ؟
گفتم: نه
گفت: تا حالا با یه دختر خوشگل قرار گذاشتی؟
گفتم: نه
گفت: تا حالا غذای فرانسوی خوردی؟
گفتم:نه
گفت: تا حالا یه هفته مسکو موندی خوش بگذرونی؟
گفتم: نه
گفت: خاک بر سرت، اصلاً تا حالا زندگی کردی؟
گفتم: آره...نه...نمی دونم.
و ویلان همین طور نگاهم می کرد،
نگاهی تحقیر آمیز و سنگین، به نظر حالا که خوب نگاهش می کردم
او مردیجذاب بودو سالم
به خودم که آمدم ویلان جلویم ایستاده بود و تاکسی رسیده بود.
ویلان سیگار برگی تعارفم کرد و بعد جمله ای را گفت که مسیر زندگی ام را به کلی عوض کرد، ویلان پرسید: «می دونی تا کی زنده ای؟
جواب دادم: نه
ویلان گفت: پس
سعی کن دست کم نصف ماه رو زندگی کنی ...


تاریخ :
بازدید : 734
نویسنده : نوری

1-عشق از ديد حاج آقا:استغفرالله باز از اين حرفهاي بي ناموسي زدي؟(جمله عاشقانه:خداوند همه جوانها را به راه راست هدايت کند)

2-عشق از ديد دختر حاج آقا:آه خداي من يعني مي شه بدون اينکه بابام بفهمه عاشق بشم؟(جمله عاشقانه:ندارد)

3-عشق از ديد يه رياضي دان:عشق يعني دوست داشتن بدون فرمول(جمله عاشقانه:آه عزيزم به اندازه سطح زير منحني دوستت دارم)

4-عشق از ديد بقال سر کوچه:والا دوره ما عشق مشق نبود ننمون رفت خواستگاري و سکينه خانومو واسه ما گرفت(جمله عاشقانه:سکينه شام چي داريم؟)

عشق از ديد اصغر کاردي (در زندان):مرامتو عشقه عشقي(جمله عاشقانه:چاقو خوردتيم لوتي)

5-عشق از ديد مديوم کلاس و کمي بي غم:آه عزيزم کاش الان پيشم بودي و بغلم مي کردي سرمو مي ذاشتم رو شونه هات....(جمله عاشقانه:دوستت دارم عزيزم)

6-عشق از ديد مادر بزرگم:اين حرفارو نزن راستي اين دختر اقدس خانم خيلي دختر با کمالاتيه تازه تحصيل کرده هم هست...(جمله عاشقانه:بريم خواستگاري)

7-عشق از ديد...(الان خودتون مي فهميد کي):عزيزم تو که عاشقمي پس چرا هزينه عمل کردنمو نمي پردازي///واسه نهار بريم سورنتو سالي هم قراره با دوستش بياد دوست سالي واسش يه ماتيز گرفته تو حتي حاضر نيستي واسه من که اينقدر دوستت دارم يه پرايد بخري(جمله عاشقانه:عزيزم گوشي سوني اریکسون مي خوام و... راستي دوستت دارم)

8-عشق از ديد کسي که بار اول عاشق مي شه:
عزيزم باور کن بدون تو حتي يه لحظه هم نمي تونم زندگي کنم تو واسم همه دنيا هستي(جمله عاشقانه:فدات شم عزيزم خيلي خيلي دوستت دارم)

9-عشق از ديد کسي که بار اولش نيست:عزيزم خيلي دوستت دارم. باور کن شبها به خاطر تو با پاي برهنه مي خوابم(جمله عاشقانه:آه عزيزم ديرم شده بايد برم)

10-عشق از ديدي بعضي ها:آه خدا يعني ميشه بياد خواستگاريم؟....(جمله عاشقانه:يا شبدالعظيم هزار تومن نذرت مي کنم بياد خواستگاريم)

عشق از ديد ارازل و اوباش:عشق مشق سيخي چند برو بچه سوسول دلت خوشه خونه خالي نداري...(جمله عاشقانه:بو بوغ خانم بيا بالا خوش ميگذره)

11-عشق ار ديد يه مهندس الکترونيک:عشق همان دوست داشتن است وقتي درAv open Loop ضرب ميشه.البته در اين ناحيه انسان به صورت
  غير خطي عمل مي کنه(جمله عاشقانه:عزيزم تو منو در وسط منحني مشخصه باياس کردي)

12-عشق از ديد بابام:آخه پسر خوب عشق واست نون و آب ميشه؟...حالا بگو ببينم پدرش چه کاره هست؟ (جمله عاشقانه :برو با دختر حاج آقا ازدواج کن)

13-عشق از ديد احمدک:عشق تنها هدف آفرينش هستي است زيرا انسان تنها موجودي است که عاشق مي شود.(جمله عاشقانه:....................)

14-عشق از ديدي مادر ها:وا مگه تو امسال کنکور نداري؟عشق واسه بعد...مگه تو امسال فلان نداري؟عشق واسه بعد......مگه تو امسال بهمان نداري؟عشق واسه بعد......(جمله عاشقانه:جملات عاشقانه اي هنوز بيان نشده است)

15-عشق از ديدکسي که در عشق شکست خورده:عشق يعني کشک(جمله عاشقانه:برو کشکتو بساب)
این لینک رو به افتخار دوستی گذاشتم که فکر میکنه من ازش ناراحتم


تاریخ :
بازدید : 571
نویسنده : نوری

من میگم بهم نگاه کن
تو میگی که جون فدا کن
من میگم چشات قشنگه
تو میگی دنیا دو رنگه
من میگم چه قدر تو ماهی
تو میگی اول راهی
من میگم بمون همیشه
تو میگی ببین نمیشه
من می گم خیلی غریبم
تو میگی نده فریبم
من میگم خوابت رو دیدم
تو میگی دیگه بریدم
من می گم هدف وصاله
تو ولی میگی محاله
من میگم یه عمره سوختم
تو میگی قلبم رو دوختم
من میگم چشمات و وا کن
تو میگی من و رها کن
من میگم خیلی دیوونم
تو میگی آره می دونم
من میگم دلم شکسته ست
تو میگی خوب میشه خسته ست
من میگم بشین کنارم
تو میگی دوستت ندارم
من میگم بهم نظر کن
تو ولی میگی سفر کن
من میگم واسم دعا کن
تو میگی نذر رضا کن
من میگم قلبم رو نشکن
تو میگی من می شکنم من ؟
من میگم واست می میرم
تو میگی نمی پذیرم
من میگم شدم فراموش؟
تو میگی نه ، رفتم از هوش
من میگم که رفتم از یاد ؟
تو میگی نه مرده فرهاد
من میگم باز شدی حیروون ؟
تو میگی بیچاره مجنون
من میگم ازم بریدی ؟
تو می پرسی نا امیدی ؟
من میگم واسم عزیزی
تو میگی زبون میریزی؟
من میگم تو خیلی نازی
تو میگی غرق نیازی
من میگم دلم رو بردی
تو میگی به من سپردی ؟
من میگم کردم تعجب
تو میگی دیگه بگو خب
من میگم تنهایی سخته
تو میگی این دست بخته
من میگم دل تو رفته
تو میگی هفت روزه هفته
من میگم راه تو دوره
تو میگی چاره عبوره
من میگم می خوام بشم گم
تو میگی حرفای مردم ؟
من میگم نگذری ساده ؟
تو میگی آدم زیاده
من میگم دل به تو بستن ؟
تو میگی اینقده هستن
من میگم تنهام میذاری ؟
تو میگی طاقت نداری ؟
من میگم خدا به همرات
تو میگی چه تلخه حرفات
من میگم اهل بهشتی
تو میگی چه سرنوشتی
من میگم تو بی گناهی
تو میگی چه اشتباهی
من میگم که غرق دردم
تو میگی می خوام بگردم
من میگم چیزی می خواستی ؟
تو میگی تشنمه راستی
من میگم از غم آبه
تو میگی دلم کبابه
من می گم برو کنارش
تو میگی رفت پیش یارش
من میگم با تو چیکار کرد ؟
تو میگی کشت و فرار کرد
من میگم چیزی گذاشته ؟
تو میگی دو خط نوشته
من میگم بختش سیاهه
تو میگی اون بی گناهه
من میگم رفته که حالا
تو می گی مونده خیالا
من میگم می آد یه روزی
تو میگی داری می سوزی
من میگم رنگت چه زرده
تو می پرسی بر میگرده ؟
من میگم بیاد الهی
تو میگی که خیلی ماهی
من میگم ماهت سفر کرد
تو میگی تو رو خبر کرد ؟
من میگم هر کی با ماهش
تو میگی بار گناهش؟
من میگم تو بی وفایی
تو میگی بریم یه جایی
من میگم دلم اسیره
تو میگی نه خیلی دیره
من میگم خدا بزرگه
تو میگی زندگی گرگه
من میگم عاشق پرنده ست
تو میگی معشوق برنده ست
من میگم به روزها شک کن
تو میگی بهم کمک کن
من میگم خدانگهدار
تو میگی تا چی بخواد یار
من میگم که تا قیامت
برو زیبا به سلامت
پشت تو آب نمی ریزم
که نروندت عزیزم


تاریخ :
بازدید : 775
نویسنده : نوری

از خودمانی کوچکی بر می گشتیم و من کاملا آشفته بودم.به آدم ها فکر می کردم.به دوست داشتن هایشان.یکبار پرسیده بودم چطوری میشود فهمید فلانی دوستت دارد و جواب گرفته بودم به اندازه ی کارهایی که برایت می کند به اندازه ی همه ی از خود گذشتگی هایش به اندازه ی همه ی اینهاست که میشود فهمید یک نفر چقدر دوستت دارد.

نمی دانم تعریفش چقدر شامل حال قضیه ی دوست داشتن می شود اما فکر میکنم می شود روش حساب کرد.نمیدانم ادم ها بابت دوست داشتنشان چقدر مسئولند کاری را انجام بدهند چقدر باید برای اثباتش تلاش کنند که اصلا لازم است دوست داشتن را اثبات هم کرد؟هیچ کدام را نمی دانم و همه ی اینها اسباب پریشان حالی من است.

یادم میاید به حرف های پ انوقت ها که می گفت اگر میم این اخلاقش را تغییر بدهد اگر بیاید برویم پیش یک مشاور و ببینیم ریشه های این مشکل لعنتی کجاست یعنی مرا دوست دارد یعنی زندگی مشترکمان و شماها را دوست دارد انقدری که حاضر است به خاطرش تلاش کند بیاید بعضی چیزها را تغییر بدهد.

و من به دومین تعریف از دوست داشتن رسیده بودم.اینکه چقدر ادم ها باید به خاطر دوست داشتن کسی تغییر کنند.اصلا تغییر کردن لازم است؟

یک قضیه ای وجود دارد و انهم نگاه آدم هاست به زندگی.وقتی دو تا ادم بهم میرسند و بعد از یک مدت می فهمند همدیگر را دوست دارند شروع می کنند به ساختن یک رابطه ی دوتایی و سعی می کنند مشکلات و فرق هایشان را باهم حل کنند تا اینجای قضیه هیچ چیز سخت و غیر قابل حل کردنی نیست اما همه ی تلخی داستان می رسد به انجا که یکی به ان یکی می گوید من این لباس هات را دوست ندارم میشود عوضشان کنی؟بعد ان یکی در میاید که چرا؟مشکلش کجاست؟ راست هم می گوید ان لباس بدبخت از نظر یکی خوب نیست و از نظر ان یکی عالیست! لباس و مدل مو و نحوه ی غذا خوردن و راه رفتن و همه و همه ریز هستند انقدری که اصلا به چشم نمیایند فقط گاهی مثل نشگونهای ریز تن رابطه را اذیت می کنند.می شود اینطور تعبیرش کرد که عزیزم شما که مشکل بینایی نداشته ای دیدی که فلانی موهاش را انطور کوتاه می کند انطوری لباس می پوشد دیدی عادت دارد چه کارهایی کند که از نظر تو گاهی بعضی هاشان عجیب و غریب و غیر منطقی است.پس اینجا نباید به امید تغییر دادن کسی وارد یک رابطه شد که می خواهی جدیش هم کنی!!و حالا فرض را می گیریم روی این قضیه که دو طرف با فکر کنار امدن و حل و فصل کردن و گاها عادت کردن باهم این رابطه را شروع کردند اما حالا که رسیده اند به یک نقطه ی تعادل بر می گردنندو می بینند بعضی چیزها اگر تغییر می کردند چقدر بهتر بود.

و من نمیدانم ادم ها چقدر برای بدست اوردن ان یکی رابطه یشان باید تغییر کنند که اصلا مگر همینی که خودشان هستند چه عیبی دارد که طرف می گوید تغییرش بدهی خوب می شود که شاید ان عادت ها و ان عقاید اصلا از نظرش هیچ مشکلی نداشته باشد که تغییر دادنش برایشان غیر قابل هضم باشد.

و بعد می رسم به خودم منی که شروع کردم برای اثبات دوست داشتنم کارهایی را انجام بدهم و انجام ندهم خودم کسی بوده است که تصمیم گرفت اینطوری میشود رابطه ای را نجات داد پس هیچ منت و حرف اضافه ای نیست و وای به روزی که من بابت این تغییری که کرده ام انتظار داشته باشم انتظار اینکه پس چرا تو هیچ وقت از ان چیزهایی که مرا عذاب میدهند دور نمی شوی از همه ی انهایی که می توانی انجامشان بدهی و مرا خوشحال کنی؟و این انتظار کشنده است چون این فقط تو هستی که فکر میکنی بعضی چیزها ناخوبند و او با همه ی اینها بزرگ شده است بیشتر از دو دهه همینطور زندگی کرده و تغییر همه ی ان چیزهایی که رویشان زوم کرده ام برایش نه که غیر ممکن باشد نه غیر قابل قبول است.اینجاست که اگر مجبور باشد برای خوشایند تو کاری را انجام بدهد باید نیمی از خودش را فراموش کند و یا تو شبیه زندگی کردن او بشوی یا او شبیه تو.خیلی شیک و مجلسی اش این است که مثل دو تا ادم متمدن قرن 21ام به عقاید هم احترام بگذارند و هرکس سرش به کار خودش گرم باشد که انطوری بیشتر از انکه او شریک زندگی ات باشد میشود فقط یک ادم قابل احترام برای تو که عقایدش را هم قبول نداری و فقط او را جزو ادم های محترم میشماری!

و فکر میکنم ادم ها اگر قرار باشد برای خوشایند دیگران کاری را انجام بدهند و این را مبنای دوست داشتنشان قرار دهند باید قدرت اراده و تصمیم گیریشان را بگذارند دم کوزه ای و نوش کنند.

مطمئنا هیچ ادمی انقدری کامل نیست که بگوید من هیچ نقصی ندارم اما تا وقتی خودش اراده نکند رفع کردن ان نقص ها در صورتی که خودش قبول داشته باشد از عهده ی هیچ کسی بر نمیاید انقدری که فکر میکنم حتی دوست داشتن لیلی و مجنون گونه هم نمی تواند او را به کاری تشویق وادار یا هر چیز دیگری کند.پس دو تا راه بیشتر نمی ماند یکی ان که باهم مسالمت امیز زندگی کنند و نمک نپاشند روی زخم های قدیمی و یا اینکه اگر ته تهش نشد هیچ کاری کرد خیلی مسالمت امیز همیدگر را ترک کنند.

فقط تنها چیزی که مرا از توی این گرداب تناقض های تعریفی از دوست داشتن می کشد بیرون این است که هرتغییری که با میل و اراده ی خود ان ادم باشد همیشه ماندگار میماند چون خودش خواسته چون خودش تصمیم گرفته و وادار نشده. شنیده ام که می گویند فلانی به عشق ان یکی فزضا اعتیادش را ترک کرد که این از ان مثال هایی است که ادم نمیداند چطور اتفاق افتاده؟خود ان طرف درگیر اعتیاد اراده اش قوی بوده؟ طرفش را خیلی دوست داشته؟یا طرفش بلد بوده چطور او را بیاورد توی راهی که به نظرش درست است؟!یا شاید هم از همین دسته ای باشد که خودش خواسته پس یک تغییر ماندگار شده ولی تهش می گوید به خاطر فلانی است که من الان اینطوریم.

و هم چنان دوست داشتن و راه هایی که میشود به کسی نشان داد که چقدر دوستش داری هنوز برایم مبهم است.


بهترین ها از دنیای دف نوازي و موسيقي سنتي، دنياي هنر و هنرمندان

شما از 1 تا 20 چه نمره ای به وبسایت میدهید؟

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان پلاک 10 و آدرس plak10.loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

 






RSS

Powered By
loxblog.Com